حمله به حافظه ملی/ تخریب شرم‌آور سردیس محمد بهمن‌بیگی در گچساران، جنایتی علیه فرهنگ ایران
حمله به حافظه ملی/ تخریب شرم‌آور سردیس محمد بهمن‌بیگی در گچساران، جنایتی علیه فرهنگ ایران
در دل شب، آن‌گاه که تاریکی شهر گچساران را در بر گرفته بود، دست‌های پلیدی با خیانتی آشکار، سردیس محمد بهمن‌بیگی، پدر آموزش عشایری ایران را ویران کردند. این اقدام، نه فقط شکستن یک مجسمه، بلکه حمله‌ای بی‌رحمانه به تاریخ، هویت و ریشه‌های فرهنگی یک ملت است. در کشوری که بزرگان علم و اندیشه را ستایش می‌کند، چنین رفتارهایی چیزی جز لکه‌ای ننگین بر دامان تاریخ ایران نیست.

 جنایتی در تاریکی: خیانت به روشنایی و دانایی

این تخریب شرم‌آور فراتر از یک اقدام ساده‌ی خرابکارانه است؛ این حمله‌ای مستقیم به تاریخ و حافظه جمعی مردم ایران است. محمد بهمن‌بیگی، مردی که نامش با عدالت آموزشی و تلاش برای زدودن جهل از چهره‌ی عشایر ایران پیوند خورده است، نمادی از روشنفکری و تلاش خستگی‌ناپذیر برای ساختن آینده‌ای بهتر بود. سردیس او نماد افتخاری بود که امروز به شکلی ناجوانمردانه و در سکوت شب تخریب شد.

چه کسانی از یادآوری افتخارها و روشنایی‌های این سرزمین هراس دارند؟ آن‌ها که در تاریکی شب دست به چنین عمل حقیری زده‌اند، با هویت فرهنگی یک ملت به ستیز برخاسته‌اند. این یک حمله فیزیکی صرف نیست؛ این جنگی است علیه آرمان‌هایی که بهمن‌بیگی برای آن‌ها جنگید و ایستاد.

توهین به یک ملت، نه فقط یک فرد

تخریب سردیس بهمن‌بیگی، نه فقط یک توهین به شخص او، بلکه اهانتی آشکار به تمام آن‌هایی است که به ارزش‌های فرهنگی، آموزشی و اجتماعی این سرزمین پایبند هستند. این کار به معنای لگدمال کردن خاطره‌ی تمام دانش‌آموزان عشایری است که به مدد تلاش‌های این مرد بزرگ توانستند مسیر دانش و ترقی را طی کنند.

کسانی که به این عمل نابخردانه دست زدند، شاید گمان می‌کنند که با شکستن یک سردیس می‌توانند خاطره‌ای را پاک کنند. اما باید بدانند که تاریخ، این خیانت را هرگز فراموش نخواهد کرد.

مسئولان کجا هستند؟ سکوت به معنای خیانت است

سکوت مسئولان در برابر چنین اقداماتی، خود جنایتی بزرگ‌تر است. این سکوت، تأییدی است بر رفتارهای ناپسندی که می‌کوشند چهره‌ی روشنفکری و تاریخ‌سازان ایران را مخدوش کنند. نهادهای فرهنگی و مسئولان شهری وظیفه دارند این جنایت را به‌شدت محکوم کنند و به‌سرعت در جهت بازسازی این نماد ملی گام بردارند.

مجازات عاملان این جنایت باید به‌عنوان یک هشدار جدی به همه کسانی باشد که در خیال خام خود به دنبال پاک کردن نمادهای فرهنگی ایران هستند. جامعه نباید اجازه دهد چنین اقدامات شرم‌آوری به یک رویه تبدیل شود.

بازسازی یک نماد، احیای یک افتخار

بازسازی این سردیس فقط ترمیم یک اثر هنری نیست؛ این یک پیام روشن است به آنانی که در تاریکی دست به ویرانی می‌زنند: فرهنگ ایران شکست‌ناپذیر است. ملت ایران با صدای بلند اعلام خواهد کرد که یاد و نام محمد بهمن‌بیگی، این معلم بزرگ، فراتر از یک سردیس در دل مردم زنده است.

سخن آخر: فرهنگ ما را نمی‌توانید بشکنید

تخریب سردیس محمد بهمن‌بیگی لکه ننگینی بر تاریخ فرهنگی این سرزمین است، اما همان‌طور که در طول تاریخ بارها دیده‌ایم، ایران همواره از زیر آوار جهل و تاریکی سر برآورده و درخشیده است. آن‌هایی که در تاریکی شب به تخریب تاریخ و هویت ملت ایران می‌پردازند، خود در همان تاریکی محو خواهند شد.

ایران، سرزمین روشنگران، اجازه نخواهد داد یاد مردان بزرگی چون بهمن‌بیگی به دست جاهلان خاموش شود. اکنون وظیفه ماست که این فریاد را بلندتر از همیشه سر دهیم: فرهنگ ما فروشی نیست و فراموش نخواهد شد