رضا ناظری،با گسترش چشمگیر شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر، فضای مجازی به بستری برای تعامل، اطلاعرسانی و تبادل فرهنگی تبدیل شده است. اما در این میان، گروهی از بلاگرها، که خود را نمایندگان فرهنگ و سبک زندگی معرفی میکنند، با رفتارهای غیرمسئولانه، نه تنها فضای مجازی را آلوده کردهاند، بلکه تاثیرات مخربی بر جامعه بهویژه نسل جوان گذاشتهاند.
این افراد با ترویج زندگیهای غیرواقعی، مصرفگرایی افراطی، و رفتارهای سطحی، در واقع نمایندگان ابتذال در دنیای دیجیتال هستند. هرچند که این رفتارها به خودی خود نگرانکننده است، اما آنچه وضعیت را وخیمتر میکند، ورود برخی از این بلاگرها به خطوط قرمز اخلاقی، فرهنگی و دینی جامعه است.
برخی بلاگرها پا را فراتر از مصرفگرایی و خودنمایی گذاشتهاند و به طور علنی به مقدسات و ارزشهای دینی و فرهنگی توهین میکنند. این رفتارها که اغلب با هدف جلب توجه و جذب مخاطب بیشتر انجام میشود، نشان از عمق بیمسئولیتی و سقوط اخلاقی در میان این افراد دارد. آنان با ساخت و انتشار محتوای موهن، سعی دارند تا لاقیدی، بیاعتنایی به ارزشها، و بیاحترامی به اعتقادات را در جامعه عادی جلوه دهند. این اقدامات به شکلی آشکار حرمت اعتقادات جمعی را زیر پا گذاشته و همزمان به ارزشهای اخلاقی یک جامعه ضربه میزند.
این بلاگرها به جای استفاده از ظرفیت گسترده شبکههای اجتماعی برای فرهنگسازی و آگاهیبخشی، به ترویج بیبندوباری، رفتارهای سطحی، و سبک زندگی بیمایه میپردازند. آنها با نمایش رفتارهایی که هیچ نسبتی با اخلاق، مسئولیتپذیری یا هویت فرهنگی ندارد، تصویر اشتباهی از موفقیت و خوشبختی ارائه میدهند. برای آنها مهم نیست که محتوای تولیدیشان چه تاثیری بر جوانان و نوجوانانی دارد که در مرحله شکلگیری هویت خود هستند.
این گروه با بیاعتنایی به مسئولیت اجتماعی خود، عملاً دست به تخریب فرهنگی میزنند و با عادیسازی رفتارهای ضدفرهنگی و گاهی موهن، نسل جدید را به سوی بیهویتی و سردرگمی سوق میدهند.
این وضعیت نابسامان، زنگ خطری جدی برای جامعه است. لازم است مسئولان فرهنگی و ناظران فضای مجازی، به طور جدی و با قاطعیت وارد عمل شوند. در این مسیر، نظارت بر محتوای تولید شده توسط بلاگرها، وضع قوانین سختگیرانه برای برخورد با محتوای توهینآمیز و ضدفرهنگی، و اعمال جریمههای سنگین برای متخلفان باید در اولویت قرار گیرد.
پلتفرمهای اجتماعی نیز باید ملزم شوند تا سیاستهای سختگیرانهتری برای مدیریت محتوا اجرا کنند. حذف محتواهای موهن، مسدود کردن حسابهای متخلف، و محدود کردن دسترسی این افراد به فضای مجازی میتواند بخشی از راهحل باشد.
علاوه بر این، رسانههای عمومی و نهادهای آموزشی باید وارد میدان شوند و با آگاهیبخشی، تفاوت میان محتوای سازنده و مخرب را برای مخاطبان به ویژه جوانان روشن کنند. این اقدام میتواند به کاهش تاثیرگذاری محتوای زیانبار کمک کند.
کاربران نیز در این میان نقش اساسی دارند. هر فرد میتواند با دنبال نکردن این بلاگرها، گزارش محتواهای نامناسب، و ترویج محتوای ارزشمند، نقش موثری در پاکسازی فضای مجازی داشته باشد. سکوت در برابر این انحرافات، تنها به ادامه آنها کمک میکند. هر لایک، هر کامنت، و هر بازدید، به معنای تایید و تقویت این رفتارهاست.
اگر جامعه و مسئولان در برابر این روند سکوت کنند، این افراد با جسارت بیشتری به ارزشها و باورهای جامعه حمله خواهند کرد. اکنون زمان آن رسیده است که با رویکردی جدی و قاطع، فضای مجازی را از آلودگی رفتارهای سخیف پاک کنیم و آن را به بستری برای ترویج فرهنگ، اخلاق، و مسئولیت اجتماعی تبدیل کنیم. آینده جامعه ما به نحوه برخورد امروزمان با این معضل بستگی دارد. هیچگاه فراموش نکنیم که سکوت در برابر ابتذال، خیانت به فرهنگ، اخلاق و هویت ملی است.