سریال حشاشین در ماه رمضان امسال در کشور مصر و سایر کشورهای عربی به نمایش گذاشته شد و استقبال قابل توجهی از آن شد. حال به تازگی اندیشمندان و طرفداران مکتب اسماعیلیون به میدان آمدند تا از تحریفات این سریال در مورد فرقه اسماعیلیه و زندگانی حسن صباح بگویند. در ادامه گزارش وبسایت مسلمنا از واکنش اسماعیلیان به این سریال را می خوانید:
دکتر داریوش محمدپور دانشیار موسسه مطالعات اسماعیلیه لندن با ابراز تأسف از تحریف تاریخ در مورد این سریال گفت: بنا به منابع تاریخی لباس و پرچم فاطمیان و اسماعیلیان «سفید» بوده است و پرچم عباسیان سیاه بود. در بخش نخست سریال حسن صباح در مقابل اروپاییها (صلیبیون) به یکی از مریدانش میگوید که خودش را پایین بیندازد و خودکشی کند، ولی در هیچ منبع تاریخی چنین چیزی وجود ندارد و قلعهای که در سریال دیده میشود نیز هیچ شباهتی با قلعه اسماعیلیه ندارد و کاملا عنصر خیال در آن برجسته است.
آقای محمدپور معتقد است که جنبه خیال انگیز بودن و جذاب کردن قصه برای مردم از دلایل پروبال دادن به داستان حسن صباح است و آن را تبدیل به یک افسانه کردهاند و بر اساس آن بازیهای کامپیوتری ساخته شده و الهام بخش سریالها و کتابهای تاریخی، تخیلی و شبه علمی شده است.
دانشیار این موسسه اسماعیلی پژوهی گفت: «جنبه دیگر توجه به حسن صباح، سیاسی است چرا که در روزگار معاصر در مورد دین و بخصوص دین اسلام و به ویژه تشیع چنین نشان داده میشود که خشونت از دل دین بیرون میآید و ارتباط تنگاتنگی با خشونت دارد».
وی تصریح کرد که در لندن عقلگرایی را مشخصه اسماعیلیه میدانند و درباره مشابهتهای میان اسماعیلیه نزاری و گروههای تندرو و اخوانالمسلین میگوید «این خیانت به تاریخ و میراث فرهنگی و فکری اسماعیلیان است و اگر نگاهی به آثار آنها شود از بطن این گروه عرفان و تصوف وفلسفه و نگاه باطنی به دین در آمده است اما از اخوان المسلمین و داعش، چنین خدمات علمی بدست نیامده است».
داریوش محمدپور میگوید: «دولت مصر برای مهار اخوانالمسلیمن، اسماعیلیه و حشاشین و طالبان و داعش را یکی میکند و این در حالی است که حسن صباح یک چهره علمی و فرهنگی و یک استراتژیست نظامی بود و جایگاه او در اسماعیلیه «داعی» است و پایه گذار «تئوری تعلیم» در اسماعیلیه بود و در ادبیات نزاری در تعریف حسن صباح هیچ کدام از عنوانهای نظامی و سیاسی دیده نمیشود و کاملا اعتقادی و دینی و عارفانه است».
دکتر فرهاد دفتری ریاست پیشین موسسه مطالعات اسماعیلی نیز در مصاحبه کوتاه با العربیه گفت: اروپاییها پس از بازگشت از ایران به مرور زمان، افسانههایی را به آن اضافه کردند و بخصوص با سفر «مارکوپولو» به ایران در قرن سیزدهم و روایتهای غلوآمیز او از حشاشین، این افسانهها به اوج میرسد و این تفاسیر و تعابیر عملا سنگ بنایی برای قضاوتها و مطالعات بخصوص جوامع غربی در قرن نوزدهم شد.
در روایت مارکوپلو از قلعه الموت گفته شده که حسن صباح پشت قلعه، باغی همانند بهشت به همراه دختران و زنان مهیا کرده بود و به پیروانش حشیش می داده و وقتی در حالت سرخوشی بودند به باغ میبرد و به آنها گفته میشد که به بهشت آمده اند و… پس از بیداری وقتی از بهشت می پرسیدند، جوابشان می دادند اگر بهشت میخواهند باید ترور کنید.